شکارچی رویاها

May our hearts fly through our dreams with golden wings and our wishes come true

شکارچی رویاها

May our hearts fly through our dreams with golden wings and our wishes come true

شکارچی رویاها

قدمتان گرامی باد،

این وب در حقیقت حیاط خلوت زندگی من است. جایی از شگفتی ها و تفکرات و عقاید. هر کس در زندگی محتاج یک حیاط خلوت است ؛ یک قلعه ی تنهایی.
تمامی مطالبی که در این وب قرار داده می شود توسط بنده نوشته یا ترجمه شده ، و در صورت ذکر منبع کپی برداری مورد ندارد.




Yet each man kills the thing he loves
By each let this be heard.
Some do it with a bitter look,
Some with a flattering word.
The coward does it with a kiss,
The brave man with a sword!

همانا ، می کشد هر کس چیزی که بدان دل بسته
با به اصغا گذاشتنش
بعضی با نگاه تلخ،
بعضی با سخن متملق.
بزدل با بوسه ای انجامش می دهد
دلیر مرد با حسامش!

«ناله‌هایی از زندان ریدینگ ، اسکار وایلد»


طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

درود...


اول یک نقل قول زیبا از ویلیام دابلیو پرکی


“You've gotta dance like there's nobody watching,
Love like you'll never be hurt,
Sing like there's nobody listening,
And live like it's heaven on earth.”
― William W. Purkey


" باید برقصی انگار که کسی تو را نمی بیند

عشق بورزی انگار که گزندی به تو نخواهد رسید

ترانه بسرایی انگار کسی به آن گوش فرا نمی دهد

و زندگی کنی انگار بهشت روی زمین سبز شده است


_ویلیام دابلیو پرکی


آهنگی که براتون گذاشتم شاهکار بی نظیز جان لنون است بنام «پنداشتن» ( Imagine ) که بعد از او خواننده های دیگری این آهنگ را نیز باز خوانی کردند از جمله نویسنده خانم مورد علاقه خودم آوریل لاوین. در این ترانه ، خواننده رویایی زیبا ( و غیر ممکن! ) به زبان آورده. شنیدنش رو از دست ندید.


دانلود آهنگ


جزئیات جالب و متن و ترجمه آهنگ در این لینک
  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۲۸ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۰۹

درود.


در این پست برای شما یکسری از کتاب های بی نظیری که هنوز ترجمه نشدند را قرار می دم که بیشترشون رو خودم خوندم. متاسفانه در ایران مردم زیاد کتاب نمی خونند و بیشتر اون هایی هم که می خونند ، بصورت ایبوک رایگان بهره می برند تا مبادا پول به کتاب ندهند....البته درک می کنم قیمت کتاب رفته بالا ، ولی لذت کتاب در همین است که دستت بگیری بدون اینکه به شارژ نیاز داشته باشه یا سوی چشم رو اذیت کنه بخونی. البته اینکه قیمت کتاب رفته بالا چیز عادی ای (!) است و اگر کمبود بودجه نداشته باشید میتونید زیبا ترین کتاب ها رو تهیه کنید. کتاب هایی مثل باشگاه مشت زنی ، مدیر مدرسه ، فراکنشتاین ، گتسبی بزرگ ، مسیر سبز و چشمهایش.


ولی همانطور که گفتم کتاب هایی که معرفی می کنم هنوز ترجمه شدند ولی فوق العاده خواندنی و زیبا هستند :


1. رمان مشهور «It» از استفان کینگ


روایت شگفت انگیز نیروی ماوراءطبیعه و شومی بشکل یک دلقک که مقیم مردم شهر Derry ایالت مین می شود و شروع می کند به قتل های هولناک بچه های خردسال و تنها هفت کودکی که از وجودش خبر دارند به مبارزه این نیروی شوم می پردازند.

داستان در دو بازه زمانی کودکی شخصیت های اصلی و دوران بزرگسالی آنها روایت می شود. این کتاب از شناخته شده ترین و معروفترین کار های استفان کینگ ، پدر وحشت آمریکاست و طوری داستان رو نوشته که مو به تن آدم سیخ می شه و بعد از تموم شدن کتاب احساس می کنی یک عمر این کارکتر هارو می شناختی. من خودم بعد از اینکه تمومش کردم خواستم برم و برای بیل دنبراو که شخصیت اصلی این کتاب است نامه بنویسم (!). ژانر این کتاب فراتر از ترسناک است و از دیدگاه خودم یک اثر جاودانه.


استفان کینگ در عین اینکه کارهایش بی نظیر بوده و نویسندگانی همچون دارن شان از قلم او پیروی می کنند ، در ایران طرفدار زیادی ندارد. از طرفی دیگر کتابی فوق العاده طولانی است ( بالای هزار صفحه! ) ولی اگر به زبان اینگلیسی تسلط کامل دارید و وقتتون آزاده بخونیدش.


فیلمش هم در سال 1990 به کارگردانی Tommy Lee Wallace روی پرده سینما رفت و کارش بد نبود و تونست نمره 6.9 رو از ده کسب کنه. با این حال انتظار بیشتر از فیلم می رفت. هم اکنون کارگزدان معروف Cary Fukunaga اعلام کرده که در ژوئن سال 2015 کار بازسازی فیلم It را در نیویورک شروع می کند ولی بازه های زمانی برخلاف فیلم قبلی بجای دهه های 1960 و 1980 ، در دهه ی نوین 1980 و 2010 قرار می گیرد. اسامی بازیگران هنوز اعلام نشده.


2. کتاب «A Walk To Remember» اثر نیکولاس اسپارک

من تنها یک کتاب عاشقانه در طول عمرم خوندم که همین A Walk To Remember ( در معنی میشه قدم های خاطره انگیز ) است. واقعیتش ، کتاب زیبایی بود. ماجرای پسر ثروتنمدی که عاشق دختری مذهبی میشه. شاید کلیشه ای به نظر بیاد ولی یادمون نره که کتاب در سال 1999 به انتشار رسیده. اسپارک یکجورایی از ماجرای خواهد خودش که بیماری وخیمی گرفت و در گذشت این داستان رو نوشته. فیلمشو هنوز ندیدم.


3. مجموعه کتابهای «The Mortal Instruments» اثر کاساندرا کلر


یکی از پرفروشترین و مشهروترین کتاب های جدید فانتزی نوجوانان است که برلایلی که خودم هم نمی دانم هنوز ترجمه نشده. ( البته می دونم :ی ولی گفتنش اینجا خوب نیس ! ) ولی گذشته از عناصری که کتاب را تشکیل داده ، واقعا داستان بی نظیری رو نقل می کنه.

ماجرا از اونجایی شروع می شود که دختری پانزده ساله به اسم کلاریسا فری با دوستش به کلوپ رقصی می روند و کلاریس شاهد یک درگیری بین نیرو های شیطانی و مامورین فرشتگان به نام شکارچیان سایه ها شناخته می شوند شد که هیچ کس قادر به دیدنش نبود. بعد در طول ماجرا فهمید که خودش یک شکارچی سایه است و خانواده اش را ان گونه که بوده نمی شناخته.


مجموعه کتابی همین امسال با انتشار کتاب ششم یعنی City Of Heavely Fires پایان یافت. همانند خیلی از کتاب های مشهور فیلم این یکی رو هم ساختند ولی بر خلاف زحمتی کشیدند آش کمتری خوردند ( ضرب المثلش درسته دیگه نه!؟ ). بنابرین فیلم بعدی رو نساختند و بزودی با سریالی با نام Shadowhunters در خدمت ما خواهند بود که فکر کنم اینطوری بهتر باشه. چون خودم فیلم رو دیدم خیلی از قسمت های مهم کتاب رو نتونست با موفقیت روی صحنه بیاورد.



4. کتاب «Carrie» اثر استفان کینگ


به این کتاب هیچ وقت مجوز انتشار در ایران نخواهند داد (!) اینقدر که خشونت آمیز و مشمئز کننده و در عین حال دیوانه بار زیبا (!) و هیجان انگیز است. داستان دختری به اسم کری وایت است که قدرت جابه جایی اجسام با ذهن ( تله کینزی ، سایکو کینزی ، سایکو تله پاتی .. حالا هر چی ) داره و می خواد از هم مدرسه هایش انتقام بگیرد! ( آنهم چه انتقامی! شما کتاب رو بخونید یا فیلمش رو ببینید دیگه هم کلاسی هاتونو مسخره یا اذیت نمی کنید! اصن یه چیز دیوانه...). در ضمن گفتنی هست که این اولین کتاب استفان کینگ بوده و در زمان خودش فروش زیادی داشته. میشه گفت که سکوی پرتاب این نویسنده بزرگ همین کری بوده. آمیخته ای از وحشت و تراژدی.


کری جزو خشونت آمیز ترین کتاب هایی است که تا حالا نوشته شده ( البته این لیست شامل مارکس دی سید روانی (!) نمی شود. مرتیکه اصن اختلال روانیش رو نمی دونست کجا خالی کنه اومد تو کار کتاب و چیز هایی نوشت که آخر سر ناپلئون اعدامش کرد (!). خب مردک ، تو که اشراف زاده ثروت مند بودی ، نونت کم بود ف آبت کم بود....عاقا بگذریم! ) و  تصمیم گرفتم بخونمش. تو همون صفحات اول احساس کردم عرق از روی سر و پیشانی ام می ریزه. به سبک رمان نامه نگارانه نوشته شده ، یعنی روایت ادبی بلندی‌ست که عمدتاً به شکل مبادلهٔ نامه‌های مختلف به نگارش درآمده است. بخاطر همین ممکن است خواندنش برای خیلی ها از جمله خودم در ابتدا کمی مبهم و گیج کننده بنظر برسد.

یک کلام : بخونیدش

یا اینکه

فیلمش رو ببینید.....:


5. کتاب «It's Kind Of Funny Story» از ند ویزنی

داستان نوجوان بلند پروازی به اسم کریگ گیلنر است که بخاطر ناکامی هایش تصمیم به خود کشی می گیرد. هنوز وقت نشد بخونمش ولی خیلی ازش تعریف شده ، ولی ترجمه ای تو کار نیست. فیلم هم داره.




کتاب های خیلی زیادی است که هنوز ترجمه نشدند ولی با این حال از امتیاز بالایی برخوردارند...
خیلی زیاد...درصورتی که میخواین ی کتاب ترجمه کنید ک قبلا ترجمه نشده با من در تماس باشید، شاید یک چیزی براتون داشته باشم، خوشحال میشم اگه کتاب های بیشتری وارد عرصه فرهنگی ما بشن :)

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • ۱۱ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۴۴



((پدربزرگم گفته بود که هر کس قبل از مرگ باید چیزی از خود بجای بگذارد. یک فرزند یا یک کتاب یا یک نگار یا ملک یا دیواری ساخته شده یا یک جفت کفش. یک باغچه کاشته شده. چیزی که دستت یکجورایی به آن خورده باشد تا روحت زمانی که مردی جایی برای رفتن داشته باشد و زمانی که مردم به آن درخت یا گلی که نهادی نظر کنند ، تو آنجا باشی.

او گفته بود که مهم نیست چکار میکنی تا زمانی که چیزی را از حالت اولیه اش با لمس تغییر می دهی و زمانی که دستت را از آن بر میداری شبیه تو باشد. تفاوت واقعی که بین مردی که فقط چمن ها را کوتاه می کند با یک باغبان واقعی در همین لامسه است. مثل این است که چمن زَن اصلا آنجا نبوده ، ولی باغبان آنجا مادامالعمر است.))


کتاب " 451 درجه فارنهایت " نوشته ی ری بردبوری


Everyone must leave something behind when he dies, my grandfather said. A child or a book or a painting or a house or a wall built or a pair of shoes made. Or a garden planted. Something your hand touched some way so your soul has somewhere to go when you die, and when people look at that tree or that flower you planted, you're there.

It doesn't matter what you do, he said, so long as you change something from the way it was before you touched it into something that's like you after you take your hands away. The difference between the man who just cuts lawns and a real gardener is in the touching, he said. The lawn-cutter might just as well not have been there at all; the gardener will be there a lifetime
.”
  Ray Bradbury, Fahrenheit 451



فیلمش هم قشنگه اگه گیر آوردید. هرچند در جاهایی کتاب و فیلم باهم ناسازگارند ولی در کل خواندن کتابش که کمتر از دویست صفحه است و فیلمش که از یک نیم ساعت تجاوز نمی کنه نمی تونه زیاد وقت گیر باشه.



  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۰۳ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۱۸

آغاز تازه با مرادی سرشار برای دگرگونی شروع می شود. امید روز نو یک عنصر ابدی در شعر و در زندگی است. واقعا بدون امید ، ما چه داریم؟

چقدر ما آرزوی مجالی دوباره داریم

تا یک سرآغاز تازه بسازیم.

فرصتی برای زدودن خطاهایمان

و شکست را به پیروزی مبدل سازیم.


فقط یک روز نو را

برای شروع تازه نمی بَرَد،

تنها مرادی سرشار را می خواهد

تا با قلب هایمان بسازد.


برای بهتر زیستن

و دائم بخشودن

و کمی نور آفتاب

به جهانی که در آن بسر می بریم.


پس هیچوقت تسلیم یاس نشو

و پندار که تو به سوی میروی

برای فردایی که همیشه است

و امیدی از آغاز نو....


-هلن اشتاینر رایس
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۱ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۰۰